
نفس نکش! | نقد و بررسی بازی The Dark Pictures Anthology - Man of Medan
مقالات و آموزش
اگر از گیمرهایی هستید که تجربه استفاده از کنسولهای نسل هشت رو دارند پس حتما با استودیوی Supermassive Games آشنایی دارید، تیمی که طی این نسل عناوینِ ترسناکِ زیادی را برای شرکت Sony عرضه کرد، خیلیهامون این تیم رو با بازی Until Dawn میشناسیم، یک بازی ترسناک با قابلیت تصمیمگیری که پر بود از ترس و استرس. خب حالا این استودیو با عنوانی غیرانحصاری به بازار برگشته، مجموعه The Dark Pictures Anthology تقریبا 1 سال پیش و در مراسم Gamescom 2018 معرفی شد، این مجموعه اپیزودیک در قالب 8 اپیزود به بازار عرضه میشه و هر سال شاهد دو اپیزود از آن هستیم. اپیزودِ آغازین این بازی با عنوان Man Of Medan شناخته میشود و خب در این مطلب قراره با یکدیگر نگاهی داشته باشیم به این قسمت و ببینیم که آیا اپیزودِ اول مجموعه TDPA ارزش تجربه را داراست؟ ازتون دعوت میکنم تا برای ادامه مطلب، بنده را همراهی کنید.
داستان» در این که Man Of Medan یا به اختصار MOM، دارای سناریویی کلیشهایست شکی نیست، چرا که بازی صرفا برای ترساندن مخاطب ساخته شده. لحظات آغازین بازی در دورانِ جنگ جهانیِ دوم دنبال میشه، بازیکنان در نقش یک سرباز قرار میگیرند که درحال تفریح هست و درنهایت به یک کشتی با نام Ourang Medan اعزام شده و به خاطر حال بدش بیهوش میشه، کشتی درحال بار زدن تابوتِ شهیدانِ جنگ میباشد، رعد و برقی به یک جعبه میخورد و گازی از آن خارج میشود، سربازی که شما نقشش رو برعهده دارید بیدار شده و به همراه دوستش به دنبال خدمه کشتیست اما هرچقدر جلوتر میره با جنازههای بیشتری روبرو میشه، درنهایت این کاراکتر کشته میشه و بازیکن به یک سناریوی دیگه انتقال پیدا میکنه. دراصل MOM بازیکنان رو در نقش 5 شخصیتِ متفاوت قرار میدهد، Alex پسری جوان و خوشقیافه، Brad برادرِ کوچکتر Alex و کمی خجالتی، Julia نامزدِ Alex و Conrad برادرِ Julia، آنها برای یک سفر دریایی آماده میشن و برای رفتن به این سفر یک کشتیِ تفریحی به نامِ Duke Of Milan که توسط Fliss هدایت میشه رو کرایه میکنند.
طوفانی سهمگین در راهِ این 5 نفر قرار میگیرد و طیِ اتفاقاتی که گفتنش ممکنه باعث اسپویل شدن مخاطب بشه، این جوانان با کشتیای برخورد میکنند که بازیکن از فجایعِ آن باخبر بوده و اینبار پس از آن رخداد باید با جریاناتِ این کشتی روبرو بشه. لحظات آغازین بازی اینگونه شروع میشه و از اینجا MOM شکل میگیرد، داستان بازی نقاط قوتی را داراست، در این بین میشه به شخصیتپردازیها اشاره کرد، شما در نقش 5 کاراکترِ متفاوت قرار میگیرید، هرکدام از این شخصیتها در این عنوان اخلاقیاتی متفاوت رو دارا هستند، مثلا جولیا شخصیتی ریسکپذیر و ماجراجو دارد اما در این بین شخصیت بِرد خجالتی و در عینحال شوخطبع میباشد، این مورد خود به تنهایی باعث تنوع در شخصیتپردازیها میشه، هرکدام از این کاراکترها مشکلاتی دارند که اگر درست در بازی تصمیمگیری کنید به سادگی میتونید باهاشون دوست شده و بیشتر با شخصیتشون و مسائلِ مختلفِ مربوط بهشون آشنا بشید. یکی از نقاط قوتِ بازی را تصمیمگیریها شامل میشه، هر دیالوگی که انتخاب میکنید عواقبی را داراست و در روند بازی و به طور کلی همه چیز تاثیرگذاره. نقطه ضعفِ اصلی بازی را کوتاه بودنِ بازی شامل میشود، کلا 5 الی 6 ساعت بازی را در اختیار دارید و باید در این بین کلی کار انجام بدید، با اینکه بازی کوتاه هست اما مسئله اصلی برمیگرده به ارزش تکرارِ بازی، حداقل به خاطر سناریو و داستان MOM هم که شده مخاطب کمِ کمش دوبار بازی را تجربه خواهد کرد تا از عواقب تصمیمگیریهای متفاوت آگاه شود. به طور کلی اما سناریوی MOM برای ارائه یک تجربه کوتاه مناسبه، کاراکترها با شخصیتپردازیِ مناسب، تاثیرگذاریِ پررنگ تصمیماتِ گیمر در بازی و البته ارزش تکرارِ بازی به خاطر تفاوتِ تصمیمها باعث میشه تا چند ساعتی سرگرم شده و از بازی لذت ببرید.
گرافیک» موتور گرافیکیِ Unreal Engine 4 از دورانِ معرفی تا الآن در خیلی از بازیها مورد استفاده قرار گرفته و و استودیوی Supermassive Games نیز طی سالیان متفاوت از این اِنجین استفاده کرده، در بازی Until Dawn این تیم به خوبی از این انجینِ گرافیکی استفاده کرد، در MOM نیز شاهد استفاده از Unreal Engine 4 هستیم، این عنوان به لحاظ کیفی و بصری تقریبا همتراز با Until Dawn ظاهر شده. قراره یک بازی سریالی رو تجربه کنیم، با اینکه انتظاری از عناوینِ اینچنینی نداریم و با اینکه این عنوان نسبت به اثر قبلی استودیو کمهزینهتر بوده اما MOM بالاتر از انتظار مخاطب عمل میکنه، تیمِ سازنده یکبارِ دیگه موفق شده عنوانی باکیفیتِ مناسب رو ارائه کند. اولین نقطه قوت بخشِ گرافیکی برمیگردد به طراحی چهرهها که شاخصهای بینظیر بود برای بازی Until Dawn و درواقع در این بازی نیز شاهد چنین عنصری هستیم، تیم Supermassive Games توانسته به خوبی کاراکترهایی با چهرههای طبیعی خلق کند، در این بین باید از جزئیات مثالزدنی در طراحی چهرهها هم یاد کرد، برای مثال هنگامی که باران میبارد میتونید پوستِ کاراکترِ خودتون رو که درحال خیس شدن بوده و قطرههای باران نیز اون رو تزیین کرده تماشا کنید و مدتها محو تماشای آن بمانید!
علاوه بر این اتمسفرهای بازی هم از طراحی خوبی برخوردارند، بازی در ابتدا کمی روشن و تابستانی برخورد میکند اما وقتی وارد کشتیِ Ourang Medan میشید اتمسفرِ بازی تاریک و دارک شده و سازنده هم در طراحی این محیط عملکردِ خوبی به جا گذاشته. مشکلِ اصلی بخشِ گرافیکی بازی به قسمت گرافیکِ فنی بازی برمیگرده، مشکلاتی از جمله افت فریم گاهی واقعا توی ذوق میزند و حتی ممکنه باعث خراب شدنِ تجربه بازی بشه، در این بین اما باید به یکی از اصلیترین ایراداتِ بازی اشاره کرد، بافتهای بازی طراحی بینظیر و با جزئیاتی را دارا هستند اما مشکل اصلی در لُود شدنِ این بافتهاست، گاهی اوقات درحال بازی هستید و ناگهان وارد یک محیط جدید میشید، چند ثانیهای طول میکشه تا بافتهای محیطی که عمدتا باکیفیت هم هستند لُود شده و قابل دیدن باشند و شما به وضوح میتونید از بیکیفیت بودن تا باکیفیت شدنِ بافتها رو تماشا کنید، تیمِ سازنده زحمتی به خود برای بهینهسازی این قسمت نداده اما امیدوارم حداقل با یک آپدیت آن را برطرف کند چرا که پتانسیل بازی در این زمینه کاملا هدر خواهد رفت. دوربینِ ثابت بازی نیز کمی اذیتکننده ظاهر شده، بازی حسی نوستالژیک رو با این زاویههای تصویری ارائه میده اما ار آنجا که کنترل دوربین رو گیمر به عهده نداره، بازی گاهی وقتها در این زمینه آزاردهنده ظاهر میشه. گرافیک MOM درواقع یک حدِ وسط برای این بازیست، در این بخش همزمان نقاط قوت و ضعف رو مشاهده میکنید، طراحی چهرهها خیلی خوب و قابلقبوله، حالا فضاسازیها رو هم به این قسمت اضافه کنید، اما این بین افت فریم و صدالبته دیر لُود شدن بافتها در بازی، MOM را ناتوان نشان داده درحالی که کلی پتانسیل برای ارائه دارد، بازی گرافیکِ مناسبی رو دراختیار داره اما مشکلاتِ اون گاهی اوقات مانع لذت بردن از بازی میشه که تجربه گیمر رو هم تلخ میکنه.
گیمپلی» MOM یک بازیِ Point & Click نیست، این بازی یک درام هست، یک فیلم که گیمر نویسنده اون هست و تراژدیها و فراز و فرود داستان رو او مشخص میکنه درحالی که از رخدادها بیخبره. در MOM هر تصمیمی که میگیرید عواقبی داره، هر دیالوگی که انتخاب میکنید روی رابطهتون با هر یک از کاراکترهای بازی تاثیر میذاره و هر راهی که سعی میکنید به اون برسید میتونه باعث آسیب دیدگی یک شخصیت یا حتی مرگِ اون بشه. از MOM انتظار نداشته باشید که یک بازی اکشن باشد یا کلا هر ذهنیتی که درمورد این بازی دارید که برخلاف سبکِ بازی هست رو دور بریزید. ابتدا با یکدیگر گیمپلی بازی را بررسی کرده و سپس به تجزیه و تحلیل آن میپردازیم. در ابتدا که در نقش سربازی از کشتیِ Ourang Medan قرار میگیرید، بازی نحوه اموزشی دارد و جالب هست که روایتِ داستانِ بازی با بخش تمرینیِ آن گره میخورد، تصمیمگیری در انتخابها و دیالوگها اصلیترین شاخصه MOM میباشد، همانطور که گفته شد در این عنوان هر انتخابی که میکنید عواقبی را داراست، ایرادِ اصلی این بخش به طراحی اون برمیگرده که در ادامه بهش خواهیم پرداخت.

لحظات Quick Time Event یا QTE که به آنها دکمهزنی هم گفته میشود در بازی تعبیه شده، همچنین اِلمانهای خاصی در بازی جا گرفته، استودیوی Supermassive Games مکانیکی با نام Calm Down را در بازی قرار داده که در لحظات تنشزایِ بازی به سراغ شما میاد. عناصر اکتشافیِ بازی را اسناد و مدارکی تشکیل میدهد که شما میتونین اونها بردارید و بررسیشون کنید، این کاغذها پیشینههایی رو از کشتی Ourang Medan در دسترس قرار میده که به درک هرچه بهترِ داستان کمک میکند. جامپاسکِیرها تقریبا سراسرِ محیط را فراگرفته، عناصرِ اکتشافیِ بازی در هر بخش از مراحل پنهان شده و برای رسیدن بهشون گاهی وقتها باید جدایِ از لحظاتِ ترسناکِ داستان از جامپاسکِیرها هم گذر کنید. از دیگر ویژگیهای این بازی که در اثر پیشینِ تیمِ سازنده یعنی Until Dawn وجود داشت، این است که میتوانید به یک سری قابِ عکس نگاه کرده و یک آینده احتمالی که ممکن است بر سرِ یکی از شخصیتها رخ بده رو تماشا کنید. چند سربرگ در بازی وجود داره، سربرگِ Proposal، سربرگ Secrets، سربرگ شخصیتِ کنترل شده توسط مخاطب و سربرگ عکسهای جمعآوری شده که در ادامه به کاربرد آنها خواهیم پرداخت. هسته گیمپلیِ این عنوان رو چنین عناصری متشکل میشه و تیم Supermassive Games اثری گسترده خلق نکرده، درواقع اگر اثرِ قبلی این تیم که همان Until Dawn هستش رو تجربه کرده باشید ممکنه تفاوت چندانی بین MOM و Until Dawn حس نکنید، چرا که گفته میشه یکسری از عناصرِ بازی دستنخورده از اثر قدیمیِ تیم سازنده به این عنوان منتقل شده. گفته شد که شما دارید یک فیلم نگاه میکنید و این خودِ شمایید که باید داستان کاراکترها رو رقم بزنید، وظیفه شما این هست که تا حتیالامکان شخصیتهای داستانِ بازی رو به عنوانِ شخصِ زنده از کشتی Ourang Medan خارج کنید.

اولین بررسی این مقاله به مکانیکِ تصمیمگیری برمیگرده، تیمِ سازنده برای انتخاب دیالوگها و یک سری لحظات دیگر از این سیستم استفاده کرده، در وهله اول باید بگم که انتخاب دیالوگها در بازی طراحی ضعیفی داره و خب حداقل میتونست چیزی باشه شبیه به عناوینِ ماندگار استودیوی Telltale، حالا این دیالوگها تاثیراتِ زیادی داره که عملکردِ شما در برابر شخصیتهای دیگر و ارتباطی که با اونها دارید رو بهبود میبخشه یا خراب میکنه. برای مثال در قسمتی از بازی شخصیت Fliss میگه که رفتن به وسط اقیانوس برای تفریح گزینه مناسبی نیست، در این بین شما میتونید برای مثال در نقش شخصیت Conrad حرفِ Fliss رو تایید کنید و یا با یک تیکه به اصطلاح بامزه بحث رو عوض کنید، این مهم باعث میشه تا رابطهتون با شخصیت Fliss به پایینترین حدِ خودش رسیده و درطول بازی حتی میتونید تاثیراتِ اون رو هم ببینید. تصمیمگیری در لحظاتِ حساس اما بهتر از دیالوگها طراحی شده، برای مثال شما در نقش Alex و به همراهِ Julia درحال فرار هستید، در یک لحظه ناگهان باید انتخاب کنید که در همین محیطی که قرار دارید مخفی بشید و یا از درِ بعدی فرار کنید، ممکنه شخصی که دنبال شماست پشتِ اون در باشه و یا حتی بتونه شما رو از جایی که توش مخفی هستید پیدا کنه و به این ترتیب نتونید کسی رو زنده بذارید، این مکانیک نه تنها بهتر از انتخابِ دیالوگها ظاهر شده، بلکه میتونه به خوبی استرس رو به شخصِ مخاطب القا کنه. لحظات دکمهزنی بازی از هیجانِ خاصی برخوردار بوده و بسته به لحظاتِ بازی سرعت داره، چیزی که اینجا جالبه اینه که اگر یک دکمه رو اشتباه بزنید ممکنه درطول بازی با مشکل روبرو بشید و درواقع بازیتون رو خراب کنید و دیگه مثل بازی Ryse: Son Of Rome نیست که با نزدن یک دکمه همچنان به کارتون ادامه بدید، لحظات QTE بازی واقعا هیجان دارند. تکنیکِ Calm Down در بازی از طراحی جالبی برخوردار هست، شخصیتِ شما در بعضی مواقع دچار استرس میشه و شما باید در نقشِ او و با دکمهزنیهایی مشخص او رو آروم کنید تا به این ترتیب مقابلِ دشمنتون لُو نرید، این مکانیک در بازی به گونهای طراحی شده که اگر اشتباه کنید باز هم چیزهایی در انتظارتون خواهد بود.


حالا میرسیم به سربرگهای بازی، با فشردن یک دکمه میتونید متوجه بشید که چه کاراکتری رو تحت کنترل دارید، سازنده اخلاقیات اون رو از همان ابتدا به گیمر نشون میده و علاوه براین با انتخاب دیالوگ و صحبت با شخصیتها نموداری در بازی وجود داری که رابطهتون با دیگر کاراکترها رو نشون میده و همونطور که گفته شد اگه عکسالعملی درست نشون ندید رابطهتون به جلو یا عقب کشیده میشه. سربرگِ Proposal اعمال و دیالوگهایی که انتخاب کردید رو طیِ روایتها و لحظاتِ مختلف بازی دستهبندی میکنه و بهتون نشون میده، اعمالی که به درستی انتخاب شدن سبز رنگ و اعمالِ نادرست و ناشایست با رنگِ قرمز نمایش داده میشن، بازی 8 مرحله داره که در Proposal نمایش داده میشه و شما میتونید تصمیماتون رو در اونجا ببینید. سربرگِ Secrets هم در بازی بنا بر اکتشافاتی که در مراحل انجام میدید خود به خود پر میشود، در اینجا شما با جمعآوری اسناد و مدارکِ بازی میتونید چیزهای زیادی رو متوجه بشید، 50 رازِ متفاوت در بازی وجود داره که اگر به خوبی در مراحل بگردید میتونید آنها را کشف کنید. سربرگِ Pictures نیز به عکسهای جمع شده توسط گیمر برمیگرده و همونطور که گفته شد گیمر با کاراکتری که در اختیار داره به این عکسها خیره میشه و بازی آیندهای احتمالی رو در اختیارِ اون قرار میده تا به این ترتیب گیمر از رخدادِ آن جلوگیری کند یا باعث آن بشود. نقطهقوت MOM در جامپ اسکِیرهای بازیست، Supermassive Games کلی بخش ترسناک و ناگهانی را برای گیمر طراحی کرده و این مخاطبِ بازیست که تصمیم براین دارد که بترسد یا نه، چون شما با اکتشاف در مراحل بازی با این لحظات مواجه میشید و خیلی کم پیش میاد که بازی اونها رو به صورتِ مشخص دراختیار شما قرار بده، از نقاط قوت جامپاسکِیرها باید به این نکته اشاره کرد که هیچکدوم از اونها تکراری نیست و از تنوع بالایی برخورداره. جالب اینجاست که شما از تمامِ اتفاقاتِ بازی آگاهید و میدونید که چه چیزی در بازی در انتظار شماست، ترسِ بازی براساس توهمات ساخته شده که بهتره بهش پرداخته نشه، سازنده به خوبی تونسته این مسئله توهم رو در بازی جا بده، حتی وقتی که دارید در بازی راه میرید هم این توهمات سعی میکنه مغزِ شما رو به دست بیاره و خب این موضوع برای من تداعیگرِ فیلم Fight Club بود. در این عنوان 69 مرگِ متفاوت برای کاراکترهای بازی تعریف شده که با هر تصمیمی که میگیرید ممکنه یکی از اونها رو فعال کنید. MOM به معنای واقعی ارزش حداقل دوبار تجربه را داراست، بازی ارزشِ تکرار بالایی به خاطر تصمیماتِ گیمر داره، در این بین لحظات QTE در بازی و البته جامپاسکِیرهای بازی واقعا خوب ظاهر میشن و میتونید چند ساعتی از بازی لذت ببرید.

Man Of Medan یک اپیزود از یک مجموعه 8 قسمتیست، منظورم اینه که Supermassive Games به خاطر عملکردِ راضیکنندهش در این بازی طرفدارانِ این سبک رو بسیار به قسمتِ دوم امیدوار کرده، اگر خواهان تجربه یک بازی کوتاه اما باارزش هستید Man Of Medan رو حتما تجربه کنید. بخش چندنفره بازی نیز تنوعِ اون رو بالا میبره و بازیکنان میتونن ساعتها با دوستانشون به بازی بپردازند و لذت ببرند، در غیر این صورت تنهایی بازی کنید و به تنهایی بترسید و لذت ببرید. درنهایت باید بهتون بگم که Man Of Medan بیشتر استرسزا ظاهر میشه و از هیجانی بالا برخورداره، حالا میزانِ این هیجان درطول بازی بالا و پایین میاد که باعث رفعِ خستگیِ گیمر و مخاطب هم میشه. The Dark Pictures Anthology میتونه یک مجموعه عالی باشه که هر قسمتش همانطور که از اسم مجموعه معلومه به صورت آنتولوژی و جدا از یکدیگر ساخته شده، حالا باید دید در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. اپیزودِ بعدیِ این بازی Little Hope نام دارد و یک تیزر 40 ثانیهای هم از آن منتشر شده که نشون میده اپیزودِ بعدی تاریکتر از Man Of Medan خواهد بود و خب اگر بخوام اون رو توصیف کنم میتونم به ترکیبی از فیلمهایِ Insidious و سریالِ Stranger Things اشاره کنم. خب دوستان این مقاله نیز تموم شد، نظر شما درموردِ بازی چیست؟ آیا اون رو تجربه کردید یا به اتمام رسوندید؟ خوشحال میشم با نظراتتون درمورد این عنوان تجربهای بهتر رو به خوانندههایی که خواهان تجربه Man Of Medan هستند، ارائه بدید. ممنون که تا اینجا بنده رو همراهی کردید، تا مطلبی دیگر بدرود.
کاراکترها با شخصیتپردازیهای مختلف
طراحی چهرههای مثال زدنی و فضاسازیِ خوب
تاثیرگذاریِ گیمر در هر لحظه از بازی بنا به تصمیمات
لحظاتِ QTE هیجانانگیز و البته با عواقبِ متفاوت
جامپاسکِیرهای متنوع
ارزش تکرارِ بالا به خاطر داستان و تصمیمات گیمر
داستانِ به شدت کوتاه
گرافیک فنیِ متوسط و دیر لُود شدنِ بافتها
طراحی ضعیف سیستمِ انتخابِ دیالوگ
نویسنده: Mesbah Beheshti
1398-6-15 ( 1 سال پیش )
1398-6-15 ( 1 سال پیش )
13
خبر های مرتبط با The Dark Pictures Anthology
دانلود های مرتبط با The Dark Pictures Anthology
ویدیو های مرتبط با The Dark Pictures Anthology
موسیقی های مرتبط با The Dark Pictures Anthology
والپیپر های مرتبط با The Dark Pictures Anthology